گفت‌وگو با امیرحسین داودیان (معاون مدیرعامل در امور مشتریان بانکداری شخصی بانک تجارت)

صنعت بانکداری در آینده جهان

تجربه امیرحسین داودیان در صنعت بانکداری و پرداخت، موجب می‌شود او بتواند ابعاد مختلف فناوری، توسعه کسب‌وکار و عملیات را در کنار هم ببیند و آینده و حال صنعت به خصوص تحولات صنعت بانکداری در آینده جهان را تحلیل کند. او به سال 1403 عنوان سال «هایپ لندتک‌ها» می‌دهد اما همین رونق را هم دائمی نمی‌داند و تمایل مشتری آینده را به یکپارچه شدن سفر خود با هیجان توضیح می‌دهد. او منتظر اتفاقات تازه‌ای در امور مالی تعبیه‌شده است و آینده نه چندان دور بانک را متفاوت از آنچه که هست و دارای کارکردهایی متفاوت توصیف می‌کند.

 

 

در ساختارهای مالی آینده جهان، بانک‌ها در معرض چه تحولاتی هستند؟

بازی بزرگ در پول فیات است. در پول فیات هم بانک‌ها نقش اساسی دارند. این پیش‌بینی سهل و ممتنع است که بانک‌ها در آینده چقدر به تسهیل‌گر، مجوزدهنده، فراهم‌کننده زیرساخت یا ایجادکننده زمین بازی برای دیگران، تبدیل شوند. در این مسیر هم مقاومت‌هایی برای ورود بازیگران دیگر هست و هم جبرها و ناگزیری‌هایی. به نظرم خیلی به اشتهای بانکدار مربوط است و در دنیا هم همین بحث هست. در مقاله های چند سال پیش بیان می‌شد که بانک‌ها در حال حذف شدن هستند. بعد تحلیل کردند که بانک‌ها بازگشتند و نرخ بهره، بانک‌ها را نجات داد. به نظرم جریانی وجود دارد که این‌ها با هم به تعادل می‌رسند، یعنی حداقل در کشور ما تا حدود 20 سال دیگر کلیت همین است؛ با این تفاوت که در سطح خرد تمایزاتی ایجاد شده باشد و مثلاَ، ما شاهد صف شعبه و موارد این چنینی نباشیم. احتمالاَ به طور قابل توجهی وابستگی به فضای فیزیکی کم و کارت و کارتخوان حذف شده ‌باشد و ابزارهای جایگزین وجود داشته باشد. وقتی این ابزارها حذف شوند، شعبه هم می‌تواند حذف شود. شعبه شاید تبدیل به دفتری شود که مذاکرات در آن انجام شود.

 علاوه بر این تغییرات، می‌توانیم انتظار سلب قدرت از بانک را نیز داشته باشیم؟

در معنای آوانگاردش می‌شود به بازار کریپتو نگاه کرد؛ مثلاَ، سی سال آینده آیا کریپتو می‌تواند فیات مانی را حذف کند یا نه؟ می‌تواند هر ارزش اقتصادی را تبدیل به توکن کند؟ در حال حاضر توکن هم با استیبل کوینی قیمت می‌خورد که به فیات وصل است، اما بحث اینجا ارزش ذاتی است. اگر این سمت خیلی پررنگ شود، ما از سوی دیگر کم‌رنگ شدن پول فیات را خواهیم داشت. مثلاَ، فرض کنید شما در شرکتی کار می کنید که آن شرکت تمام ارزش اقتصادی‌اش تبدیل می‌شود به یک توکن و به توکنِ خودش به شما حقوق بدهد. به شما می‌گوید که هرقدر ارزش خلق کنی این توکن‌ها به شما تعلق می‌گیرد؛ حقوق ثابتی نمی‌گیری و به خلق ارزش اقتصادی شما وابسته است. با این نگاه، هر پروژه‌ای یک کشور است. الان در هر کشور یک ارز وجود دارد، ولی در آن شرایط، هر پروژه‌ای به نگاه امروزی یک کشور است و این توکن‌ها در عین حال می‌توانند با هم مبادله شوند. به نظر من تنها تکنولوژی‌ کریپتو است که از زمان اختراع پول تا امروز، توان و ظرفیت جایگزینی و مقابله با پول و ویژگی‌های پول را داشته است. صندوق‌های ای‌تی‌اف و تنظیم‌گری آن‌ها به این فضا قوام و دوام بیشتری می‌دهد. اگر ما در چنین فضایی قرار بگیریم، دیگر بانک هم معنای خود را از دست می‌دهد چون کریپتو زیرساخت خود را دارد و غیرمتمرکز هم هست. من از منظر خاصیت پول برای کریپتو، این قدرت را می‌بینم که امکان جایگزینی مقابل پول را دارد. مثلاَ، الان در حوزه پرداخت، کاربرد هایی دارد، اما دنیای کریپتو دنیایی نیست که بخواهیم با فیات جایگزین کنیم، ولی در همان سازوکار فیات با آن رفتار کنیم. کریپتو اکوسیستم خودش را می‌سازد. دنیای جذابی به نظر می‌رسد. البته در کشور ما فکر می‌کنم توکنی‌ کردن روی دارایی‌های غیرمرسوم در حکم کلاهبرداری است، ولی در دنیا شکل‌گرفته‌تر است. هرچه که بیشتر اقبال پیدا کند نوآوری‌ها هم بر بستر آن می‌روند مثلاَ، در حال حاضر هوش مصنوعی خیلی جدی در بستر بلاکچین ارزش اقتصادی‌ به گردش می‌اندازد.

 اقبال فعلی به کریپتو در حدی هست که تغییری در معادلات ایجاد کند؟

اتفاقاَ نرخ بهره خیلی به بازار کریپتو کمک کرده است و در شرایطی که تورم هست، ولی قدرت خرید به آن اندازه رشد نمی‌کند و به عبارت دیگر به اندازه‌ تورم، رشد اقتصادی وجود ندارد، مردم از پول فیات ناامید می‌شوند و این اتفاق در برخی کشورهای خاورمیانه، آفریقا و… افتاده است و مردم به سراغ نگهداشت کریپتو به‌عنوان دارایی رفته‌اند. چون مردم کریپتو را به عنوان یک دارایی نگه می-دارند، برخی فناوری‌ها و نوآوری‌ها رشد می‌کنند که هدف آن‌ها دادن قدرت نقدپذیری است و در حیطه پرداخت هستند.

به طور کلی فناوری‌ها و نوآوری‌ها زاده نیازها هستند.  نسل جوان امروزی و عادات زندگی او چطور بر محصولات و خدمات بانکداری اثر می‌گذارد و خواهد گذاشت؟

همه می‌گویند نسل زد، اما به نظر من این نسل آنقدر هم همگن نیست. نسل زد از نظر من کسانی هستند که زمان بیشتری در معرض فضای دیجیتال بوده‌اند، زمان بیشتری در فضای مجازی هستند و به آن اعتماد بیشتری دارند. از این منظر حتی اگر نیازهایش با نیازهای نسل ما یکی باشد، خواسته‌هایش متفاوت است و این خواسته‌ها پتانسیل تغییر کسب‌وکارها و نوآوری هستند. الان ژانر، ژانر تأمین مالی است و این نسل هم در کنار سایر نسل‌ها درگیر آن هستند.

رونق تأمین مالی در سال 1403 هم تداوم پیدا می‌کند؟

سال آینده تأمین مالی به وسیله غیربانک‎ها بیشتر هم می‌شود. اگر بخواهم بر سال 1403 نام‌ بگذارم، «هایپ لندتک‌ها»می نامم، ولی آینده به این محدود نیست. آینده آن در Embedded Finance  یا امور مالی تعبیه ‌شده است. جایی این بازار هم اشباع می‌شود. اینجا است که نقطه‌ی خرید از سفر مشتری جدا نمی‌شود. در حال حاضر هم ما و هم دیگران در حال سرمایه‌گذاری روی امور مالی تعبیه شده هستیم.

 این نگاه خاص به پرداخت تعبیه‌شده به نوعی نگاهی متفاوت از طرف یک بانک به حساب می‌آید؟

همین طور است. معمولاَ بانک‌ها در 2 حالت سرمایه‌گذاری می‌کنند: اوّل جاهایی که بسیار سودآور و مطمئن باشند و دوم آنجا که برایشان سپرده بیاورد. من حدود 10 سال پیش از رساله دکتری خودم دفاع کردم و در نتایج آن پژوهش، بانک‌های ایران درون پارادایم سپرده بودند. هنوز هم این نگاه تداوم دارد، اما ما در بانک تجارت و آقای دکتر اخلاقی به دنبال این هستیم که بانک را فراتر از این پارادایم سپرده ببینیم؛ نتیجه این نگاه هم این است که ما الان به تنهایی در مقایسه با بازار فینتک‌ها و کل بانک‌های دیگر، به میزان چشمگیری محصول اعتباری و دیجیتال داریم که تنوع آن‌ها کم‌نظیر است.

 چه پیش‌نیازی وجود دارد برای کسب‌وکارهای نوآوری که بخواهند وارد همکاری با  بانک تجارت در ارائه خدمات و محصولات باشند؟

تجربه های قبلی ما در مشارکت کسب‌وکارها با بانک این بوده است که اگر مدل کسب‌وکار مشترک تعریف کردیم، احتمال موفقیت خیلی بیشتر شده است. لازم است ما هم مثل جهان انواع مدل‌های مشارکتی را مدنظر داشته باشیم. مثلاَ، در امور مالی تعبیه‌‎شده یا موارد دیگر لازم است کسب‌وکارها و بانک‌ها با هم آن را بسازند. از این دست فعالیت‌ها را در حال حاضر با تفتا پیش می‌بریم.

 

برچسب ها :
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :

نظرات کاربران