شرحی بر ساختار استارتاپ استودیوها
امروزه استارتاپ استودیوها ارزشآفرینان تازهنفس اکوسیستم نوآوری هستند. سؤال کلیدی این است که ساختار استارتاپ استودیوها باید چگونه باشد و الگوی بهینۀ سرمایهگذاران برای مشارکت در استودیوها چیست؟
هدف این مقاله پاسخ به پرسشهای بنیانگذران و سرمایهگذاران استودیوهای خطرپذیر است. برخی از پرسشهای اساسی عبارتند از:
- استارتاپ استودیوها با چه ساختارهایی اداره میشوند؟
- چه استارتاپ استودیوهایی بهترین عملکرد را دارند؟
- چه استارتاپ استودیوهایی کارایی ندارند؟
- بنیانگذاران استارتاپ استودیوها چطور میتوانند روند را برای سرمایهگذاران شفاف کنند؟
- استارتاپ استودیوها چطور میتوانند با هم همکاری کنند و ساختاری که به سرمایهگذار عرضه میشود را استاندارد کنند؟
- چه ساختارهایی برای استارتاپ استودیوها پایدارتر هستند؟
مروری بر ساختارهای استارتاپ استودیوها
در این مقاله 5 ساختار استارتاپ استودیویی را معرفی میکنیم که در سطح جهانی وجود دارند:
- مدل تکسرمایهای[1]
- مدل صندوق تکسرمایهای[2]
- مدل نهاد دوگانه[3]
- مدل استودیوی منفرد[4]
- مدل استودیوی منفرد + اتحادیه سرمایه گذاران[5]
در بخشهای بعدی به بررسی هریک از این مدلها و مزایا و معایبشان خواهیم پرداخت.
مدل تکسرمایهای – استودیوی خطرپذیر
ویژگیهای اساسی مدل:
- یک نهاد تکسرمایهای
- دارای هزینههای بالا جهت پوشش هزینههای مرکز رشد
- با در نظر گرفتن تمام حقوق صاحبان سهام در سرمایهگذاری
در صورتیکه میزان سرمایه بهقدری زیاد باشد که بتواند هزینههای استودیو را تأمین کند، میتوان از هزینههای نگهداشت و کارمزد چشمپوشی کرد.
مزایا
- سادگی نهاد تکسرمایهای
معایب
- هزینههای نگهداشت بالا برای سرمایههای کم؛
- بروز مشکلات مالی درصورتیکه بودجه اختصاصدادهشده در زمان مشخص تزریق نشود؛
- بالا بودن سطح تعهد مالی میتواند منجر به توقف تامین مالی شرکت شود؛
- شرکتهای پرتفو ممکن است تا سطح ماندگاری رشد نکنند یا اینکه سرمایه، پیش از آمادگی به آنها تزریق شود.
مدل صندوق تکسرمایهای
در این رویکرد بودجه بطور مستقیم در کسبوکار نوپا سرمایهگذاری میشود. هر کسبوکار نوپا بنیانگذاران استودیو را در جدول سرمایهگذاری[6] خود دارد. در این مدل یک استودیو عملیاتی جدید شامل کارکنان استودیوی اصلی وجود دارد که با گرفتن گزارشهای مالی و گزارش پیشرفت، وضعیت شرکتهای نوپا را مورد بررسی قرار میدهند و به آنها کمک میکنند تا بتوانند هزینه های جاری خود را پرداخت کنند تا در نهایت استودیو اصلی شکست نخورد.
ویژگیهای اساسی مدل:
- یک صندوق تکسرمایهای با بودجهای مشخص و با هزینههای نگهداشت استاندارد؛
- کمیته مشاورهای شرکای محدود[7] (LPAC) در طی یک توافقنامهای، به مدیران و کارکنان اجازه میدهد که در شرکتهای صندوق مستقیماً سهم داشته باشند؛
- توافقنامه LPAC به استودیوی عملیاتی اجازه میدهد که شرکتهای پرتفو ماهانه X دلار به عنوان هزینه سربار در نظر گیرند؛
- شرکای محدود X% از سهام استارتاپها را خواهند داشت.
مزایا
- دارای ساختار یکتا؛
- شرکای محدود میتوانند مستقیما سهم داشته باشند؛
معایب
بزرگترین عیب این الگو امکان ناهماهنگی بین سرمایهگذاران و بنیانگذاران استودیوها است. چالش کلیدی در این مدل، در نظر گرفتن چالشهای شرکای محدود در زمانیست که بنیانگذاران استودیوها خود در شرکتها سهم داشته باشند.
دیگر معایب عبارتاند از:
- انگیزه[8] مدیریت استودیو جهت ایجاد شرکتهای بیشتر برای افزایش میزان کارمزد دریافتی؛
- تلاش مدیریت استودیو برای تمرکز بر شرکتهای پیشتاز بهدلیل سهم مستقیم مدیریت در شرکتها؛
- عدم ارتباط بازده صندوق با بازده مدیریت؛
- امکان بروز مشکل در جریان نقدی صندوق به دلیل عدم دریافت کارمزد از تمامی شرکتها؛
- تمرکز بر سرمایهگذار خارجی بجای تمرکز بر شرکای محدود.
مدل نهاد دوگانه – همافزایی استودیو و صندوق
این ساختار یک ساختار دوگانه است که در آن استودیو و اجزای صندوق از هم مجزا هستند. به هنگام اسپینآف استارتاپ ها، استودیو سهام عادی و صندوق سهام ممتاز خود را دریافت میکنند.
در مراحل ابتدایی استودیو بهخاطر حجم محدود بودجۀ ابتدایی، اولین سرمایهگذاری صندوق در استودیو انجام میشود. نیازی نیست که این سرمایهگذاری تبدیل به سود سهام در استودیو شود. این سرمایه میتواند اوراق بدهی درنظر گرفته شود.
ویژگیهای اساسی مدل:
- مدل نهاد دوگانه؛
- هیچ محدودیتی برای استفاده از سرمایۀ استودیو برای عملیات مرکز رشد وجود ندارد؛
- استودیو حقوق آتی[9] را از طریق سهام عادی بصورت رایگان به صندوق واگذار میکند.
مزایا
- مدیریت هماهنگ بین سرمایهگذاران هر دو بخش؛
- مدیریت استودیو یا کارکنان آن هیچ سهم مستقیمی در شرکتهای مرکز رشد ندارند؛
- صرف هزینه کم در شرکتها در صورت شکست؛
- امکان هماهنگی مدیریت استودیو با شرکای محدود؛
مدل استودیوی منفرد- استودیوی خطرپذیر بدون بودجه
این مدل سادهترین مدلی است که وجود دارد. یک استودیو شرکتهای نوپا را میسازد و برایشان تأمین بودجه میکند. این استودیو منافع رایج یا ممتاز را در شرکتهای نوپا دارد. اما این مدل مزایا و معایب بهخصوصی هم دارد.
ویژگیهای اساسی مدل:
- گردش مالی بدون کارمزد و هزینه نگهداشت؛
- شرکای محدود درصد ثابتی از سهام استودیو را میخرند و مدیریت استودیو باقی را مالک میشود؛
- شرکای محدود تمام سرمایه را در زمان ورود میپردازند؛
- استودیو مدتزمان مشخصی را برای کار مشخص میکند، مثلاً 3 سال، و در این مدت سرمایۀ موردنیاز را جذب میکند؛
- معمولاً استودیو حق تأمین مالی اولین پیشنهاد را به شرکای محدود میدهد.
مزایا
- بهمحض درخواست، بررسی پروژه را شروع میکند؛
- ساختار سادهای دارد؛
معایب
استارتاپ استودیوها شدیداً سرمایهمحور هستند. استودیوها به سرمایۀ اولیۀ چشمگیری برای ساخت شرکتها نیاز دارند و شرکتهای موفق به ده الی بیست برابر سرمایهای نیاز دارند که استودیو در ابتدا برای رشدشان سرمایهگذاری کرده بود.
- فرایند پیچیده جهت جذب شرکای محدود برای ایجاد سرمایهگذاری مشترک؛
- این ساختار توان زیادی برای مقابله با صندوقهای سنتی را ندارد؛
- بالا بودن سطح تعهد مالی ممکن است باعث شود مرحلۀ تأمین بودجۀ یک شرکت متوقف شود یا ارزش آن کم شود؛
- نیازمند نظم و بررسی در مخارج برای جلوگیری از سرمایهگذاری بیشازحد در یک شرکت یا شکست زودهنگام شرکتی دیگر.
مدل استودیوی منفرد+ اتحادیه سرمایهگذاری
این مدل همان مدل استودیوی منفرد است اما برخی از نکات منفی آن مدل را با اضافه کردن یک اتحادیه مرتفع کرده است. در این مدل استودیو، شرکتهای نوپا را میسازد و زمانی که شرکتهای نوپا نیاز به سرمایهگذاری مازاد داشته باشند به شرکای محدود یا اتحادیه سرمایهگذاران امکان سرمایهگذاری در استودیو و شرکتهای آن را میدهد.
مروری کلی
- این مدل مفهوم اتحادیه سرمایهگذاران را پیش میکشد؛
- هیچ بخشی از بودجه به کارمزد مدیریت اختصاص ندارد؛
مزایا
- بهمحض ثبت درخواست بررسی پروژه شروع میشود؛
- ساختار سادۀ استودیو؛
- استودیو سطوح تخصیص سرمایه برای پروژه ها را تعیین میکند؛
- بسترهای اتحادیهای مثل زنوست[10] تأمین بودجۀ آتی را ساده میکنند.
معایب
- فرایند سخت تشکیل اتحادیه سرمایهگذاران و ایجاد امکان سرمایهگذاری جمعی؛
- اتحادیه سرمایهگذاری متعهد به برنامۀ شرکت نیست و در نتیجه برخی سرمایهها شاید از طریق اتحادیه تأمین نشوند؛
- امکان دارد برخی مشکلات هماهنگی پیش بیاید زیرا صاحبان استودیو و اتحادیه سرمایهگذاران یکی نیستند.
پیشنهادهایی برای ساختار استارتاپ استودیوها
- تنوع مدلها شاید باعث سردرگمی سرمایهگذارانی شود که چندان با استودیوهای خطرپذیر آشنا نیستند؛
- اگر ممکن بود باید رویکرد و مدل را استاندارد کنیم؛
- مدل نهاد دوگانه و استودیوی منفرد + اتحادیه میتواند بسیاری از مسائل ساختار استارتاپ استودیوها را حلوفصل کند.
منبع: فیوچرسایت
ویرایش اختصاصی برای وبلاگ تکنوتجارت: شیرین قاسمعلیزاده (مدیر محصول)
[1] Single Fund Model
[2] Single Fund Model Foundry
[3] Dual Entity Model
[4] Single Studio Model
[5] Single Studio Model + Syndicate
[6] cap table
[7] Limited Partner Advisory Committee
[8] incentivized
[9] pro-rata rights
[10] Zenvest
تکنوکراد (در حوزه جمعسپاری مالی)، DHC (در حوزه سلامت دیجیتال) و تکنوپی (در حوزه پرداخت) از محصولات استارتاپاستودیوی تکنوتجارت هستند.
نظرات کاربران