طبقهبندی فینتک
هدف از طبقهبندی فینتک در این متن، سامان دادن به آشوبی است که در این صنعت وجود دارد. لغت «فینتک» چنان رایج و مصطلح شده است که دیگر تقریباً هرچیزی در آن میگنجد. بههمیندلیل وقتی مردم دربارۀ صنعت فینتک میپرسند به سختی میتوان پاسخ داد زیرا دیگر هرچیزی با کوچکترین ارتباطی با خدمات مالی به فینتک مربوط است. همچنین بازیگران سنتی مالی (مثل بانکها، بیمهکنندگان، کارگزاریها، بورس و همینطور فروشندگان سنتی نرمافزارهای مالی مانند تمنوس[1]، سوپرا[2]، فیسرو[3] و …) هم درگیر روند دیجیتالسازی و مدرن کردن شدهاند و آزمایشگاه نوآوری فینتک ساختهاند؛ در نتیجه آنها را هم میتوان ذیل عنوان فینتک قرار داد.
بنابراین میشود گفت:
بهسبب نقش حیاتی فناوری در صنعت خدمات مالی تمام بخشهای خدمات مالی را میتوان ذیل عنوان فینتک قرار داد.
درنتیجۀ پیدایش اکوسیستمها و امور مالی تعبیهشده، شرکتهای خدمات مالی خدمات بیشتر و بیشتری در بخشهای مجاور (مثل فناوری منابع انسانی[4]، فناوری بازاریابی[5]/تبلیغات[6]، فناوری آموزش[7]، فناوری حسابداری[8]…) ارائه میدهند و همچنین بازیگران دیگر صنایع، خدمات مالی بیشتر و بیشتری ارائه میدهند. برای مثال غولهای فناوری مثل اَپِل (که خدماتی مانند اپلپی[9]، اپلپی لیتر[10] و کارتاعتباری مشترکی با گلدمن ساکس[11] ارائه میدهد)، اوبر[12] (که خدماتی مانند کیفپول اوبر و اوبر دبیت[13] و کارت اعتباری ارائه میدهد)، علیبابا (که علیپی[14] را ارائه میدهد) یا گرب[15] (که گربفین[16] و محصولاتی مانند ارن+ ارائه میدهد) و همچنین بازیگران تجارت الکترونیک مانند شاپیفای[17] (که خدماتی مانند شاپیفای کاپیتال[18] برای ارائۀ وامهای کاری فوری و پیشپرداخت نقدی ارائه میدهد) یا بازیگران مخابراتی (مانند امپزای[19] سافاریکام[20]، پیسل ترکسل[21]، تلفونیکا[22] موویستار مانی[23] یا اورنج بانک[24]) هم وارد بخش خدمات مالی شدهاند. نتیجتاً مرزهای فینتک دیگر چندان روشن نیست.
بنابراین دیگر ارائه تعریف دقیق از فینتک دشوار به نظر میرسد.
طبقهبندی فینتک
وقتی پدیدهها تا این حد آشفته میشوند یکی از واکنشهای انسان طبقهبندی کردن است اما متأسفانه طبقهبندی کردن چندان آسان نیست زیرا معیارهای طبقهبندی فینتک بسیار متنوعاند (میتوان برحسب محصولات، نوع مشتریان، منطقه و … طبقهبندی کرد) و مشخص است که نمیتوان تمام بازیگران را ذیل یک طبقه گنجاند زیرا محصولات و خدمات متفاوتی را در بازارهای متفاوتی ارائه میدهند.
با وجود این، طبقهبندی میتواند برداشتهای جالبی از تمامیت بازار به دست بدهد و همین، طبقهبندی کردن را جالب و مفید میکند.
پس از بررسیها توانستم جمعبندی زیر را از معیارهای متفاوت طبقهبندی فینتک به دست بدهم:
معیار 1: طبقهبندی فینتک براساس گروه مشتریان هدف
طبق این معیار صنعت فینتک را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
فراهمکنندگان بیواسطۀ خدمات مالی که هدفشان مستقیماً مشتریان (نهایی) است. این گروه را میتوان به گروههای بنگاه به مشتری[25] (مثل نئوبانکهایی از قبیل ریوولت[26] و مونزو[27])، بنگاه به بنگاه[28] (مثل نئوبانکهایی از قبیل بانک استارلینگ[29]) و حتی بنگاه به بنگاه به مشتری[30] (یعنی ارائۀ خدمات به مشتری خصوصی اما از خلال کسبوکاری که هزینۀ این خدمات را میدهد مثل کلارنا[31]) تقسیم کرد. معمولاً بازیگران فینتک هم گروه اجتماعی مشخصی را هدف خود قرار میدهند که از خدمات محروم بودهاند یا آنطور که باید و بهصورت فردی خدماتی دریافت نکردهاند، مثل فریلنسرها (مانند لیلی[32])، مهاجران (مانند ماجوریتی[33])، زنان (مانند هرکونومی[34])، جامعۀ الجیبیتیکیو+[35] (مانند پراید بانک[36] یا دیلایت[37])، مشاغل مشخص (وکلا، پزشکان، هنرمندان …) …
فراهمکنندگان محصولات و خدمات برای (دیگر) شرکتهای خدمات مالی مثل (بانکها و بیمهکنندگان فعلی و همچنین دیگر بازیگران جدید (فینتکهای بر هم زننده)). این گروه را میتوان برحسب شرکتهایی که به آنها خدمات میدهند تقسیمبندی کرد، یعنی خدمات به بانکهای فعلی، بیمههای فعلی، بازیگران زیرساختی فعلی یا بازیگران جدید (فینتک). مثالهای این گروه فروشندگان سنتی نرمافزار مالی مانند تمنوس، فیسرو، سوپرا، … و همچنین بازیگران جدیدی مثل کامپلایادونتج[38] هستند.
فراهمکنندگان محصولات و خدمات به شرکتهای فعال در دیگر بخشها (شرکتهایی که به اطلاعات یا خدمات مالی برای فراهم کردن تجربۀ کاربری بهتر برای مشتریانشان نیاز دارند) بهمنظور ایجاد پلی (همگرایی) میان خدمات مالی. واضح است که این گروه را میشود براساس بخشی که به آن خدمات مالی همگرایی ارائه میدهند تقسیم کرد، مثلاً تجارت الکترونیک، فناوری حقوق و دستمزد[39] و فناوری منابع انسانی، فناوری حملونقل[40]، فناوری حسابداری، فناوری تبلیغات، فناوری مستغلات[41]و … . مثالهای این گروه فرایند نرمافزار شخصیهایی مثل استرایپ[42]، پیپل[43] و آیدن[44] هستند.
معیار 2: طبقهبندی فینتک براساس ذات برهمزنندۀ شرکت
فینتکهایی که:
محصولات و خدمات مالی موجود را ارائه میدهند.
این بازیگران عمدتاً برای بازیگران موجود با ارائۀ محصولات و خدمات مشابه اما با قیمت کمتر و تجارب کاربری دیجیتالتر یا بهتر مشکلتراشی میکنند. گروه هدفشان هم اغلب گروههای مشخصی هستند که در فضای مالی سنتی (یعنی شمولیت مالی) طرد شده یا از خدمات محروم ماندهاند (مثلاً آنهایی که محصولات و خدماتی متناسب با نیازها و خواستههایشان دریافت نکردهاند). در این گروه، میتوانیم نئوبانکهای مرسوم یا بانکهای چالشگر (مثل ریوولت، مونزو، N26[45] و …) را قرار دهیم که همچنان عمدتاً محصولات بانکداری سنتی، مانند حسابهای جاری و پسانداز، اعتبار، سرمایهگذاری یا دبیت کارت و کارت اعتباری ارائه میدهند.
بسترهای تجارت/سرمایهگذاری مثل رابینهود[46] ذیل این دسته قرار میگیرند.
علاوهبر محصولات خدمات مالی موجود، خدمات ارزشافزوده ارائه میدهند.
این دسته معمولاً پیشنهادات و تجارب بهتری ارائه میدهند. مثالهای مرسوم رباتهای مشاور و ابزارهای مدیریت مالی شخصی هستند، همچنین بازارگاههای مالی (مثل سپردۀ رزین[47]) و مقایسهگرهای قیمت (مثل Financer.com).
نقش تأمینکنندۀ ناشناس بکاند را برای بازیگران مالی سنتی برعهده دارند.
این دسته شامل شرکتهایی است که نرمافزار و امکان برونسپاری فرایندهای کسبوکار را برای بازیگران مالی فراهم میکنند.
محصولات و خدمات مالی جایگزین ارائه میدهند.
یعنی محصول و خدماتی که از خلال تغییر عملکرد واسطهای بانکها و بیمهکنندگان، چشمانداز موجود را از اساس به چالش میکشند. مثالهای مرسوم در این مقوله وامدهندگان همتابههمتا[48]، تأمین مالی جمعی، امور مالی غیرمتمرکز[49] و … هستند.
این طبقهبندی همچنین نشاندهندۀ نقش بازیگران فینتک است که ممکن است رقیب، شریک یا تأمینکنندۀ بازیگران فعلی باشد.
فینتکها معمولاً در آغاز راهشان جزو مقولۀ اول هستند (بازار را با جاهطلبی به هم میریزند) اما کمی بعد متوجه مشکلات و هزینههای حملۀ مستقیم به بازار میشوند و بهدنبال همکاری با بازیگران موجود و نفع بردن از شهرت، مهارت، تجهیزات مالی و شبکۀ مشتریانشان در میآیند.
معیار 3: طبقهبندی فینتک براساس نوع و دامنۀ خدمات ارائهشدۀ شرکت
بدیهی است که نرمافزار یکی از عناصر اساسی خدماتی است که هر فینتکی ارائه میدهد اما این نرمافزار میتواند محصولات اصلی فینتک باشد یا ابزاری پشتیبان برای نوع دیگری از خدمات. بر این اساس میتوانیم یک دستهبندی درست کنیم:
شرکت فقط یک محصول ارائه میدهد یا طیفی از محصولات؟ محصولات بهخصوص میتواند ارائهکنندۀ فناوری قانونگزاری (مثلاً چینآنالیز[50]) باشد. در مقابل بازیگران باس[51] (بانکداری بهعنوان سرویس، مثل سولاریسبانک[52]، مانگوپی[53]، مارکتا[54] و …) عمدتاً طیف وسیعی از محصولات را ارائه میدهند.
تمرکز بر فروش نرمافزار است یا اینکه نرمافزار خودش تسهیلکنندۀ فروش خدمات دیگر است؟ یعنی خدمات مالی، برونسپاری فرایند کسبوکار، مدیریت حقوقی/انطباقپذیری/خطر و … . مثلاً راهکارهای تأمینکنندگان سنتی نرمافزار مالی (مثل تمنوس، سوپرا، فیسرو، اینفوسیس[55] و …) همچنان در سیستم تحت-وب (یا ابر خصوصی) و بهواسطۀ الگوی لیسانس ارائه میشوند اما شرکتهای بیشتر و بیشتری (شامل بازیگران سنتی) درصددند نرمافزارشان را در الگوی ساس[56] (نرمافزار بهعنوان سرویس) یا حتی الگوی باس (بانکداری/کسبوکار بهعنوان سرویس) ارائه دهند.
آیا شرکت همچنین از گواهینامهای که از رگولاتورهای مالی به دست آورده بهعنوان دارایی تجاری استفاده میکند؟ (مثلاً گواهینامۀ بانکی، گواهینامۀ مؤسسات پرداخت، گواهینامۀ مؤسسات پول الکترونیک، گواهینامۀ مؤسسات اعتباری و …).
معیار 4: طبقهبندی فینتک براساس نوع محصول یا خدمات ارائهشده
این نوع طبقهبندی بسیار مرسوم است و حتی ترمینولوژی مختص به خودش را دارد، به این صورت که واژگان بر وزن واژۀ فینتک ساخته میشوند مثل ولِثتک[57] (فناوری مدیریت ثروت)، رگتک (فناوری قانونگزاری) و … . مقولات مرسوم در این طبقهبندی از قرار زیرند:
بانکتک[58] (بانکداری دیجیتال)
این گروه از سویی شامل نئوبانکهای برهمزنندهای مثل چایم[59]، نوبانک[60]، ریوولت[61]، مونزو[62]، اتم[63]، [64]N26 یا استارلینگ[65] و از سوی دیگر شامل بسترهای باس (بانکداری بهعنوان سرویس) مثل سولاریسبانک، بانکبل[66] یا کامبر[67] میشود. در ذیل این طبقه همچنین میتوانیم شرکتهای پیاِفاِم[68] (مدیریت مالی شخصی) را بگنجانیم (گرچه معمولاً ذیل طبقهای جداگانه قرار داده میشود) که در زمینۀ بودجهبندی، مشاوره و کمک ارائه میدهند مثل مینت[69]، ایکورنس[70]، پاکتگارد[71]، لولمانی[72]، وایاِناِیبی[73] (شما به بودجه نیاز دارید)، اینتوییت[74]، والی[75] و …
ولثتک (مدیریت دیجیتال ثروت)
شامل طیف کاملی از گروههای فینتک میشود که ارائهدهندۀ روشهای بهتری (کاربرپسندتر، ارزانتر، خودکارتر و …) برای سرمایهگذاری پول در داراییهای مالی (مثل سهام، اوراق قرضه و …) هستند. این طبقه را میتوان به دو زیرمجموعه تقسیم کرد از قرار:
رباتهای مشاور که با ارائۀ فناوری الگوریتم هوشمند، مشاوره و توصیههایی در زمینۀ سرمایهگذاری ارائه میدهند. مثلاً ولثفرانت[76]، آکورنس[77]، بترمنت[78]، ولثسیمپل[79]، چارلز شوآب[80]، ونگارد[81] و …
بسترهای سرمایهگذاری خرد مثل رابینهود، تریدیِر[82]، ای*ترید[83]، اینتراکتیو بروکرز[84]، آیکپیتال[85] و …
لندینگتک[86] یا لندتک[87] (اعتبار)
انواع راهکارهای دیجیتال را برای مشتریان و کسبوکارها (معمولاً کسبوکارهای خرد) فراهم میکند تا روند وام دادن سریعتر و بهتر انجام شود (معمولاً با استفاده از فناوریهایی مثل هوش مصنوعی/ یادگیری ماشین، مدیریت هویت دیجیتال و …). این فضا هم بسیار گسترده است و از وامدهی همتابههمتا (مثل لندیگکلاب[88]، پراسپر[89] یا آندِک[90]) و بسترهای سرمایهگذاری جمعی (مثل ایندیگوگو[91]، کیکاستارتر[92]، گوفاندمی[93] یا پاتریون[94]) تا بیاِنپیاِل[95] (الان بخر بعدا پرداخت کن، مثل افیرم[96]، کلارنا[97] یا افترپی[98]) و حتی وامدهندگان دیجیتال (مثل فاندینگ سیرکل[99]، کبج[100]، لندیو[101]، لندینگ کلاب، سوفای[102] یا بتر مورگج[103])، اعتبار برپایۀ وثیقههای جدید مثل فاکتورنویسی اسناد (مثل بلووین[104]، ریزولو[105]، آلتلاین[106] و …) و نظامهای (رتبهبندی) اعتبار جایگزین (مثل وامدهی خرد) را در بر میگیرد که امکان ارائۀ اعتبار به خانوارهایی را فراهم میکند که هیچ حساب بانکیای ندارند یا علیرغم داشتن حساب، از سرویسهای مالی بانکها استفاده نمیکنند (مثل کردیت کارما[107]، نووا کردیت[108]، کوییزل[109]، کردیت سیسیم یا تالا).
رگتک
شرکتهای این گروه از طریق فناوری نوآورانه به شرکتهای خدمات مالی در مواجهه با قوانین نظارتی تطبیق و امنیت کمک میکنند و تمرکز اصلیشان بر اِیاِماِل[110] (ضد پولشویی)، کِیوایسی[111] (پروتوکلهای مشتریات را بشناس) و تمام دستورالعملهای مالی مثل باسل[112] 2/3/4، اِفاِیتیسیاِی[113]، دستورالعمل بازار ابزارهای مالی، توانگری مالی 2 و … است. معمولاً این شرکتها دسترسی به حجم زیادی از تحقیقات و اطلاعات مالی را فراهم میکنند که برای بررسی انطباق مشتریان و تراکنشها به کار میآیند. مثلاً شرکتهایی مثل آلین[114]، سوآد[115]، دیتاگارد[116]، کامپلایادونتج[117]، فنرگو[118]، اونفیدو[119]، چینآنالیز[120]، اسنترگتک[121]، هامینگبرد[122] و …
اینشورتک[123]
این شرکتها در تلاشاند تا با استفاده از نوآوری فنی الگوی کسبوکار بیمهها را ساده و کارآمد کنند. عمدتاً تمرکز این شرکتها بر ارائۀ بیدرنگ برآورد نرخ بیمه، دیجیتالی کردن تمام روند مدیریت ادعا و فراهم کردن تعهدات جایگزین خرید اوراق بهادار (با منابع دادهای جدید) است، برای مثال بیمههای مبتنی بر استفاده. مثال این گروه شرکتهایی هستند مثل اوسکار هلث[124]، گوستو[125]، کلاور هلث[126]، لیموناد[127]، کووِر[128]، دیجیت اینشورنس[129]، پالیسی بازار[130] و …
پیتِک[131] (فناوری پرداخت)
این شرکتها ابزارهای متفاوتی برای ایمن کردن و کارا کردن (روان کردن) تراکنشهای پرداختی ارائه میدهند. بسیاری از اسامی سرشناس (فینتک) درون این فضا قرار میگیرند مثل پیپل[132]، ویزا[133]، مسترکارت[134]، استرایپ[135]، ونمو[136]، علیپی[137]، آیدن[138]، مالی[139]، اسکوئر[140]، وایز[141]، ریپل[142]، آیزتل[143] و … . این طبقه را میتوان به سه دستۀ بازیگرانی تقسیم کرد که:
پرداخت را برای تجار هم بهطور فیزیکی از طریق ابزارهای پایانۀ فروش و هم بهصورت آنلاین تسهیل میکند (مثل استرایپ، پیپل، ویوا والت[144]، آیدن، مولی، سامآپ[145] و …).
راهکارهای پرداخت همراه (همتابههمتا و با بازرگانان) فراهم میکند مثل ونمو، پیکانیک[146]، علیپی و …
تبادلات مالی بینالمللی را تسهیل میکنند مثل وایز یا ریپل.
بازیگران زیرساختی
درگاههای اصلی و اتصالات به دیگر بازیگران درون صنعت (بانکها، سهام، فراهمکنندگان اطلاعات، نهادهای رگولاتوری و …) را فراهم میکنند. بازیگران مهم این گروه، آنهایی هستند که برای توانمندسازی و فراگیرکردن بانکداری باز خدمات میدهند مثل تینک[147]، پلید[148] یا ترولیِر[149].
کریپتو، بلاکچین و بازیگران امور مالی غیرمتمرکز
این گروه شامل تمام شرکتهایی میشود که (اکو)سیستم جدیدی برپایۀ فناوری دفتر کل توزیعشده (بلاکچین[150]) میسازند. این اکوسیستم بسیار برهمزننده است زیرا قواعد نظام مالی ما را به چالش میکشد. شرکتهایی مثل کوینبیس[151]، الکِمی[152]، آوا لبز[153]، سیرکل[154]، کراکن[155]، بایننس[156]، جمینی کریپتوکورنسی[157] سرشناسترینهای این گروه هستند. واضح است که این فضا را میتوانیم به چند زیردسته تقسیم کنیم مانند بسترهای تبادل/تبادله رمزارز، فراهمکنندگان کیف پول دیجیتال، بازارگاههای اِناِفتی، بازیگرانی که ارز دیجیتال پسانداز میکنند یا وام میدهند، بازیگرانی که برای ساخت بلاکچینهای جدید زیرساخت فراهم میکنند و …
معیار 5: طبقهبندی فینتک براساس کشور یا ناحیۀ عمدۀ فعالیتهای شرکت (درآمدزایی)
بدیهی است که میتوانیم شرکتها را براساس قاره، ناحیه یا حتی کشورهای مختلف طبقهبندی کنیم اما معمولاً آنچه شاهدش هستیم طبقهبندی فینتک براساس شباهت در فرهنگ یا قوانین نظارتی محل فعالیت است.
دستۀ اول: کشورها
در دستۀ اول کشورهای معدودی هستند که از نظر اندازه (هم جمعیت هم اندازۀ بازار اما عموماً از نظر اندازۀ بخش خدمات مالی) و جزئیاتشان به هم شبیهاند. اول از همه میتوانیم به ایالات متحده (هابهای اصلی در سیلیکون ولی[158]، مثل استرایپ، کوینبیس، چایم، پلید، پیپل یا رابینهود و در نیویورک مثل Better.com، اسکار، چینآنالیز یا بترمنت)، چین (هاب اصلی: پکن، مثل واتردراپ[159]، انت فایننشال[160]، تنسنت[161] یا لوفاکس[162])، هند (هاب اصلی: بنگلور، مثل ریزورپی[163]، دیجیت اینشورنس[164] یا کِرِد[165]) و روسیه (هاب اصلی: موسکو، مثل تینکاف[166]، اسبِر بانک[167] یا یاندکس.مانی[168]) اشاره کنیم اما کشورهایی مثل کانادا (هاب اصلی: تورنتو، مثلاً ولثسیمپل[169]، فرشبوکز[170] یا کلیرکو[171])، استرالیا (هاب اصلی: ملبورن، مثلاً افترپی[172] یا ایروالکس[173])، بریتانیا (هاب اصلی: لندن، مثلاً checkout.com، ریوولت، اوکنورث[174] یا Blockchain.com) و حتی اسرائیل (هاب اصلی: تلآویو، مثل ایتورو[175]) هم میتوان در این فهرست گنجاند.
دستۀ دوم: مناطق
در دستهبندی دوم مناطق را داریم که شباهتهای بسیاری دارند. معمولاً در این دستهبندی، فینتکهای فعال در یک کشور خیلی سریع در دیگر کشورهای منطقۀ مشابه گسترش مییابند.
مثالهای این دسته عبارتاند از جنوبشرق آسیا (هابهای اصلی در سنگاپور، مثل آرتا[176]، گو-جِک[177] یا کودا پیمنتس[178]، در هونگکونگ، مثل امبِر گروپ[179] یا بابل فایننس[180] و جاکارتا در اندونزی، مثل اووو[181]، ماندیری[182] یا لینکاجا[183])، خاورمیانه (هابهای اصلی در دوبی، مثل Souqalmal.com یا بیهایو[184] و ابوظبی، مثل نیمکارت[185])، لاتام (هاب اصلی: سائوپائولو برزیل، مثل نوبانک[186]، C6 بانک[187] یا کردیتاس[188])، اتحادیۀ اروپا (هابهای اصلی در پاریس، مثل کنتو[189]، سورر[190]، اَلِن[191] یا لژر[192]، آمستردام/لاهه، مثل آیدن، مالی، مامبو[193] یا بونک[194]، برلین مثل [195]N26، ویفاکس[196] یا ترید ریپابلیک[197]، دوبلین مثل استرایپیو[198] یا ووردرمیت[199] و ویلنیوس لیتوانی، مثل کوین[200]، نوردیگن[201] یا بانکرا[202])، اسکاندیناوی (هاب اصلی: استکهلم مثل کلارنا[203]) یا آفریقا (هابهای اصلی در یوهانسبورگ آفریقای جنوبی مثل پراسپرین کاپیتال[204] یا پاینپل[205]، لاگوس نیجریه مثل اوپِی[206]، فلاترویو[207] یا پاگا[208] و نایروبی کنیا مثل آباکوس[209] یا کِرپِی[210]).
نتیجهگیری
امیدوارم این توضیحات شمایی از نحوۀ طبقهبندی فینتک به دست بدهد. برای استارتآپهای فینتک دانستن این نکته ضروری است که در چه طبقهای قرار دارند و در میانمدت و بلندمدت در چه طبقات (همجواری) میتوانند قرار بگیرند.
گاهی هم ممکن است نیاز به گردش منفعتطلبانه باشد. مثلاً بسیاری از فینتکها در الگوی برهمزننده شروع به کار میکنند (رقابت با بازیگران موجود) اما کمکم به الگوی شریک/تأمینکنندۀ بازیگران موجود گرایش پیدا میکنند. مثلاً بسیاری از نئوبانکها تمرکزشان با قدرت بر روی الگوی باس است (مثل بانک استارلینگ «استارلینگ بهعنوان سرویس» یا بانک فیدور) یا بسیاری از نرمافزارهای مدیریت مالی شخصی با تغییر رویکرد، مستقیماً به بانکها خدمات ارزش افزوده و زیرساختی ارائه میدهند (مثلاً تینک یا کیک[211]) اما برعکس این هم ممکن است وجود داشته باشد، یعنی فینتکهایی که خدمات ارزش افزوده ارائه میدهند میتواند چنان موفق شوند که به تمام محصولات و خدمات بانکی گسترش یابند.
آنچه بدیهی است این است که هر طبقهبندیای مشکلات خودش را دارد. الگوی کسبوکاری که مبتنی بر ارتقای محصولات و خدمات موجود باشد رقابت بسیاری به وجود میآورد و بنابراین سرمایۀ اولیه برای تمام بازیگران بالا میرود (مقایسه کنید با نئوبانکها). در مقابل محصولات جایگزین یا نوآورانه یه معنای رقابت کمتر است اما مسیری پردستانداز و تازه (از نظر فناوری، بازاریابی و دامنۀ حقوقی/نظارتی) برای متقاعد کردن مشتریان به لازم بودن محصولات (ساخت بازاری تازه) خواهد داشت.
پانویس
[1] Temenos
[2] Sopra
[3] Fiserv
[4] HR Tech
[5] MarketingTech
[6] MadTech
[7] EdTech
[8] AccountingTech
[9] Apple Pay
[10] Apple Pay Later
[11] Goldman Sachs
[12] Uber
[13] Debit
[14] AliPay
[15] Grab
[16] GrabFin
[17] Shopify
[18] Shopify Capital
[19] M-Pesa
[20] Safaricom
[21] Turkcell’s Paycell
[22] Telefónica
[23] Movistar Money
[24] Orange Bank
[25] B2C (Business to Consumer)
[26] Revolut
[27] Monzo
[28] B2B (Business-to-business)
[29] Starling Bank
[30] B2B2C (business-to-business-to-consumer)
[31] Klarna
[32] Lili
[33] Majority
[34] Herconomy
[35] LGBTQ+
[36] Pride bank
[37] Daylight
[38] ComplyAdvantage
[39] Payroll Tech
[40] MobilityTech
[41] Real Estate Tech
[42] Stripe
[43] Paypal
[44] Adyen
[45] N26
[46] Robinhood
[47] Raisin
[48] P2P (Peer-to-peer)
[49] DeFi (Decentralized finance)
[50] Chainalysis
[51] BaaS (Banking as a Service)
[52] solarisBank
[53] MangoPay
[54] Marqeta
[55] Infosys
[56] SaaS (software as a service)
[57] WealthTech
[58] BankTech
[59] Chime
[60] Nubank
[61] Revolut
[62] Monzo
[63] Atom
[64] N26
[65] Starling
[66] Bankable
[67] Cambr
[68] PFM (Personal Financial Management)
[69] Mint
[70] Acorns
[71] PocketGuard
[72] Level Money
[73] YNAB
[74] Intuit
[75] Wally
[76] Wealthfront
[77] Acorns
[78] Betterment
[79] Wealthsimple
[80] Charles Schwab
[81] Vanguard
[82] Tradier
[83] E*Trade
[84] Interactive Brokers
[85] iCapital
[86] LendingTech
[87] LendTech
[88] LendingClub
[89] Prosper
[90] OnDeck
[91] Indiegogo
[92] Kickstarter
[93] GoFundMe
[94] Patreon
[95] BNPL (Buy Now Pay Later)
[96] Affirm
[97] Klarna
[98] AfterPay
[99] Funding Circle
[100] Kabbage
[101] Lendio
[102] SoFi
[103] Better Mortgage
[104] Bluevine
[105] Resolve
[106] altLine
[107] Credit Karma
[108] Nova Credit
[109] Quizzle
[110] AML (Anti-Money Laundering)
[111] KYC (Know Your Customer protocols)
[112] Basel
[113] FATCA (Foreign Account Tax Compliance Act)
[114] Alyne
[115] Suade
[116] DataGuard
[117] ComplyAdvantage
[118] Fenergo
[119] Onfido
[120] Chainalysis
[121] Ascent Regtech
[122] Hummingbird
[123] InsurTech
[124] Oscar Health
[125] Gusto
[126] Clover Health
[127] Lemonade
[128] Qover
[129] Digit Insurance
[130] Policy Bazaar
[131] PayTech
[132] Paypal
[133] VISA
[134] MasterCard
[135] Stripe
[136] Venmo
[137] AliPay
[138] Adyen
[139] Mollie
[140] Square
[141] Wise
[142] Ripple
[143] iZettle
[144] VIVA Wallet
[145] SumUp
[146] Payconiq
[147] Tink
[148] Plaid
[149] TrueLayer
[150] blockchain
[151] Coinbase
[152] Alchemy
[153] Ava Labs
[154] Circle
[155] Kraken
[156] Binance
[157] Gemini Cryptocurrency
[158] Silicon Valley
[159] Waterdrop
[160] Ant Financial
[161] Tencent
[162] Lufax
[163] Razorpay
[164] Digit Insurance
[165] CRED
[166] Tinkoff
[167] Sber Bank
[168] Yandex.Money
[169] Wealthsimple
[170] FreshBooks
[171] Clearco
[172] Afterpay
[173] Airwallex
[174] OakNorth
[175] eToro
[176] Arttha
[177] Go-Jek
[178] Coda Payments
[179] Amber Group
[180] Babel Finance
[181] OVO
[182] Mandiri
[183] Linkaja
[184] Beehive
[185] NymCard
[186] Nubank
[187] C6 Bank
[188] Creditas
[189] Qonto
[190] Sorare
[191] Alan
[192] Ledger
[193] Mambu
[194] Bunq
[195] N26
[196] wefox
[197] Trade Republic
[198] Stripeo
[199] WordRemit
[200] Kevin
[201] Nordigen
[202] Bankera
[203] Klarna
[204] Prosperian Capital
[205] Pineapple
[206] Opay
[207] Flutterwave
[208] Paga
[209] Abacus
[210] CarePay
[211] Cake
منبع: فینکسترا
مؤلف: یوریس لوخی
06 September 2022
ترجمه و ویرایش اختصاصی برای وبلاگ تکنوتجارت
نظرات کاربران