بلاکچین برای بانکها
بلاکچین چه فرصت‌هایی برای بانک‌ها پدید می‌آورد؟

بلاک‌چین‌ را از نگاه بانک ببینید!

تحلیل‌گران پیش‌بینی می‌کنند که بازار فناوری بلاک‌چین‌ در سال‌های پیش‌رو رشد سرسام‌آور 62.73 درصد در نرخ رشد مرکب سالانه داشته باشد. اما فرصت‌های درآمدزایی از بلاک‌چین‌ برای بانک‌ها چیست؟ رشد بلاک‌چین‌ ارزش بازار را تا 52.2 میلیارد دلار بالا می‌برد و محققان پیش‌بینی می‌کنند که استفاده از بلاک‌چین‌ در بانکداری و امور مالی در سال 2026 به 22.46 میلیارد دلار برسد.

 

 

 

در چنین مقیاسی، نهادهای سنتی بانکداری اگر نتوانند با موج نوآوری همراه شوند دچار واسطه‌زدایی می‌شوند. هم‌اکنون هم در عمل شاهد پتانسیل رمزارزها و امور مالی غیرمتمرکز هستیم:

  • کارمزد تراکنشی کمتر
  • پرداخت بین‌المللی بلافاصله
  • تسهیل در فرایندهای همسوسازی کارمندان و شناخت مشتری
  • خدمات مالی در دسترس‌تر

 

بلاک‌چین‌پرستان مدعی هستند که مزایای بلاک‌چین بیشتر از موارد ذکرشده است و همین نشان می‌دهد که زمان از رده خارج کردن امور مالی سنتی فرا رسیده است. درواقع بسیاری از واسطه‌ها مانند شرکت‌های تسویۀ وجوه، وام‌دهندگان و بیمه‌ها دیگر به نظر غیرضروری می‌آیند. بااین‌حال نهادها می‌توانند خودشان را در این وضعیت بگنجانند و با استفاده از بلاک‌چین‌ها فرایندهایشان را ارتقا بدهند، بازار وسیع‌تری به دست بیاورند و فرصت‌های جدیدی برای درآمدزایی فراهم کنند.

 

ما شاهد این هستیم که نهادهای حاکمیتی مانند ادارۀ نظارت بر ارز ایالات متحده شروع به پذیرش بلاک‌چین کرده‌اند. این نهادها با اذعان به امکانات بلاک‌چین اجازۀ استفاده از ارز دیجیتال باثبات و بلاک‌چین را برای بهبود سرعت تراکنش‌ها داده‌اند.

با هرچه بیشتر شدن استفاده از بلاک‌چین‌ بانک‌ها دیگر توان مقاومت نخواهند داشت. بااین‌حال فهم فرصت‌ها و کاربردهای بلاک‌چین در امور مالی ممکن است ساده نباشد. اینجا، هفت فرصت برتر درآمدزایی بلاک‌چین برای بانک‌ها را گردآوری کرده‌ایم.

 

1) فراهم کردن نقدینگی برای وام‌های مالی غیرمتمرکز

فراهم کردن نقدینگی برای پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز موجود، ساده‌ترین راه برای بازگشت سرمایه است. این راه برای تولید بازدهی از دارایی مالی‌ موجود در ترازنامۀ بانک‌ها بسیار مناسب است.

بازده مالی غیرمتمرکز معمولاً بسیار بیشتر از بازده در محصولات مالی سنتی‌ است. حساب‌های پس‌انداز سنتی در اتحادیۀ اروپا نهایتاً تا سالی 1.5 درصد سود ارائه می‌دهند درحالی‌که پروتکل‌های وام‌دهی خرد مثل تراپیکوس[1] تا 4.09 درصد سود ارائه می‌دهند و نرخ برخی استخرهای نقدینگی تا 50 درصد هم می‌رسد.

همان‌طور که می‌دانید ویژگی امور مالی غیرمتمرکز توان هدایت کسب‌وکارها درون شبکه‌ای از شرکای ناشناس است. به‌همین‌دلیل وام‌ها باید وثیقه‌گذاری شوند تا از وام‌دهنده در برابر شریکش محافظت شود. بازده بالاتر و خطرات پایین‌تر شراکت باعث می‌شوند وام‌دهی مالی غیرمتمرکز فرصتی چشمگیر تلقی شود.

 

برخی پروتکل‌های پرطرفدار امور مالی غیرمتمرکز از قرار زیرند:

  • تراپیکوس
  • آوه[2]
  • بانکور[3]
  • یونی‌سواپ[4]

 

پ.ن: اگر جفت‌های استخر نقدینگی از نسبت اولیه‌شان خارج شوند ممکن است برخی زیان‌های مقطعی حاصل شود.

 

2) خدمات حضانت کریپتو

هنوز استفاده از رمزارزها همگانی نشده است. برای برخی از مشتریان این فناوری بیش‌ازحد پیچیده است و برخی دیگر تمایلی به پذیرش مسئولیت تأمین امنیت سرمایه‌شان ندارند.

بنابراین کاربران معمولاً به راهکارهای حضانتی روی می‌آورند تا دارایی‌شان را از دستبرد هکرها در امان نگه دارند.

عهده‌داران حضانت دارایی دیجیتال درواقع هیچ دارایی‌ای را انبار نمی‌کنند زیرا تمام اطلاعات و تراکنش‌ها در بستر بلاک‌چین (دفترکل عمومی) قرار دارند. حضانت دارایی به مدیریت کلید خصوصی مربوط است. راه‌های زیادی برای حفاظت شخصی از کلیدها وجود دارد اما خصوصاً برای تازه‌واردان بسیار پرمخاطره است.

 

مثال این امر شرکت فینتک نوری[5] است که با کیف‌پول ادغامی بیتکوین و اتریوم حساب بانکی ارائه می‌دهد. نوری به کاربردان امکان می‌دهد تا از بین کیف‌پول حضانتی (تازه‌کارها) و غیرحضانتی (پیشرفته) انتخاب کنند.

خدمات حضانت به بانک‌ها امکانات زیر را می‌دهد:

  • فروش مکمل به مشتریان (فیات یا محصولات کریپتوبنیان)
  • ایجاد بازده از طریق سپرده‌گذاری (استیکینگ[6]) یا وام دارایی دیجیتال
  • ارائۀ خدمات مبادله به مشتریان

 

3) فیات همزمان و پرداخت‌های دارایی دیجیتال

یکی از خصایص جذاب رمزارزها برای مردم کاربردشان در خدمات پرداختی است زیرا:

  • سرعت تراکنش‌ها را بیشتر می‌کنند؛
  • امنیت بالاتری دارند؛
  • فرایند تراکنش را شبانه‌روزی انجام می‌دهند.

 

کریستین اسمیت، مدیر اجرایی انجمن بلاک‌چین‌، معتقد است که «ارزهای باثباتی مثل USDC می‌توانند تراکنش‌های سریع‌تر، شبانه‌روزی و همزمان را ایجاد کنند درحالی‌که زیرساخت‌های پرداختی موجود ایالات متحده چنین توانی ندارد».

 

بانک‌ها به چند طریق می‌توانند از این امکان استقاده کنند:

  • ارائۀ پرداخت‌های همتابه‌همتا[7]ی کریپتو از خلال بسترهای موجود بانکداری آنلاین
  • استفاده از رمزارزها برای تسهیل تراکنش‌های بین‌المللی فیات[8]
  • ایجاد نقطۀ پایۀ[9] تراکنشی برای خدماتشان

 

4) مبادلۀ دارایی دیجیتال

هرروز مردم میلیاردها دلار در صنعت کریپتو خرج می‌کنند بااین‌حال هنوز حجم تراکنش‌های این صنعت از بازارهای سنتی (فارکس[10]، بورس و غیره) کمتر است.

یک استخر یونی‌سوآپ در هفته میلیاردها دلار تراکنش دارد. اما کل حجم تراکنش‌های روزانه به بیش از 1 میلیارد دلار می‌رسد.

با این ارقام، بانک‌ها می‌توانند از کارمزد تراکنشی پایین تعداد کمی از نقاط پایه، سود بالایی به دست بیاورند. عموماً کارمزد مبادلات از 0.2 تا 0.5 درصد است.

 

گرچه گزینه‌های دیگری برای مبادله در دسترس هستند اما بانک‌ها می‌توانند:

  • مستقیماً از طریق اپلیکیشن بانکی مبادله انجام دهند؛
  • سرمایه‌گذاری و پس‌انداز بلادرنگ انجام دهند؛
  • محصولات مبادله‌ای منحصربه‌فرد ارائه دهند؛
  • امنیت و بیمۀ پیشرفته ارائه دهند.

 

5) حساب‌های پس‌انداز کریپتو

بانک‌ها امکان ارائۀ بازگشت‌های جذاب را برای سپرده‌های سرمایه‌گذاری دارند زیرا بازده کریپتو به‌طرز چشمگیری بیشتر از امور مالی سنتی است.

مثلاً بانک‌ها می‌توانند سپردۀ بلندمدتی درست کنند که از سرمایه برای سپرده‌گذاری ارزهای باثبات یا دارایی‌های پرخطر استفاده می‌کند. در نهایت بانک‌ها سود حاصل از سپردۀ بلندمدت را به مشتری پرداخت می‌کنند اما هر مازاد حاصل از سرمایه‌گذاری بر رمزارز را خودشان نگه می‌دارند.

قبلاً گفتیم که پس‌انداز خرد تراپیکوس گزینۀ محبوبی است که ممکن است برای یک حساب پس‌انداز کریپتو مناسب باشد خصوصاً در بازارهای نوپدید. مثلاً در حال حاضر برای RBTC نرخ بازده سالانۀ 4.09 درصد ارائه می‌دهد.

 

6) ارز دیجیتال باثبات

ارزهای دیجیتال باثبات هرروز محبوبیت بیشتری در فضای کریپتو به دست می‌آورند و نوعی شکل دیجیتال فیات‌ها حساب می‌شوند. این ارزها درگاه امن و بدون نوسانی درون فضای امور مالی غیرمتمرکز ایجاد می‌کنند.

برخی از ارزهای اصلی این نوع عبارت‌اند از:

  • تتر[11]
  • USD Coin
  • بایننس دلار آمریکا[12]
  • ترا دلار آمریکا[13]
  • دای[14]

 

رقابت در این فضا بسیار آسان است زیرا ارزش بازار بزرگ‌ترین ارز دیجیتال باثبات فقط 82 میلیارد دلار است. این رقم بسیار پایین‌تر از هزاران میلیارد دلاری است که مردم و شرکت‌ها در بازار فارکس مبادله می‌کنند.

بانک استرالیایی ANZ اخیراً توکن A$DC خودش را ضرب کرده و می‌شود گفت این اتفاقی نو در صنعت بانکی است. گروه ویکتور مورگان که شرکت سرمایه‌گذاری و مشتری ANZ است اولین شرکتی بود که از این توکن استفاده کرد و 30 میلیون دلار استرالیا را به مدیریت دارایی دیجیتال انتقال داد.

 

برخی مزایای ساخت ارز دیجیتال باثبات برای بانک‌ها به قرار زیر است:

  • جذب مشتریانی که به‌دنبال راهی ساده برای تبدیل فیات به دارایی دیجیتال هستند؛
  • حمایت از مشتریانی با ارزش خالص بالا برای تراکنش‌های رمزارزی؛
  • ایجاد کارمزد سپرده، خروج سرمایه و تراکنش؛
  • جذب مشتریان جدید برای بستر معامله.

 

صادرکنندگان ارز دیجیتال باثبات همچنین برای صدور/ استرداد کارمزد تعیین می‌کنند. با فرض جریان ورود/خروج 10 میلیارد دلاری و کارمزد صدور/ استرداد 0.1 درصدی، رقمی حدود 10 میلیون دلار بازده خواهد داشت.

 

7) دارایی توکنی[15] (نشانه‌گذاری‌شده)

به عمل دسترس‌پذیر کردن دارایی‌های غیرنقدی برای عموم مردم توکنی کردن می‌گویند. این سناریو از فناوری بلاک‌چین برای ساخت نمود دیجیتال – توکن – یک دارایی غیربانکی استفاده می‌کند.

با تقسیم یک دارایی، مثلاً یک تابلوی نقاشی یا یک ماشین قدیمی، به اجزای کوچک‌تری که در توکن‌ها نمود پیدا کرده‌اند سرمایه‌گذاری برای گروه بزرگ‌تری از مردم ممکن می‌شود. این دارایی‌ها قبلاً عموماً در دسترس مشتریان ثروتمند بودند بنابراین بانک‌ها انگیزۀ زیادی برای دسترسی به این حلقۀ بزرگ‌تر مشتریان دارند.

 

صدور و نگهداری دارایی‌های توکنی‌شده ارزان‌تر هم هست و برای تمام طرف‌های درگیر، هزینه‌ها کاهش می‌یابند. طبق گزارشی از فینوآ[16] و کش‌لینک[17]، توکنی کردن می‌تواند هزینه‌ها را تا 35-65درصد در تمام زنجیرۀ ارزش کاهش دهد.

به‌نظر می‌رسد رمزارزها و بلاک‌چین قصد ترک میدان را ندارند. پذیرش عمومی کریپتو، اقدام بانک‌ها برای ساخت ارزها و ارزهای دیجیتال باثبات خودشان و پذیرش روزافزون بلاک‌چین یک معنا دارد: رمزارزها و بلاک‌چین بخشی از آیندۀ بانکداری و صنعت خدمات مالی خواهند بود. اما پر کردن شکاف‌های فناورانۀ میان امور مالی سنتی و بلاک‌چین‌ فرایندی پرهزینه و زمان‌بر است. بانک‌ها برای اجتناب از ضرورت ساخت زیرساخت‌ برای تبادیل با بلاک‌چین، می‌توانند از واسط‌های برنامه‌نویسی کاربردی باز و بانکداری باز استفاده کنند. واسط برنامه‌نویسی کاربردی بانکداری باز میانبری به فرایند همگرایی است و درعین‌حال امنیت موردنیاز بانک‌ها را تأمین می‌کند. این برنامه‌ها معمولاً انطباق‌پذیری خارج از برنامه هم ارائه می‌دهند و به بانک‌ها در انطباق با قوانین مربوطه کمک می‌کنند.

 

پانویس

[1] Tropykus

[2] Aave

[3] Bancor

[4] Uniswap

[5] Nuri

[6] staking

[7] P2P

[8] fiat

[9] basis point

[10] FX (Foreign Exchange)

[11] Tether

[12] Binance USD

[13] TerraUSD

[14] Dai

[15] Tokenised

[16] Finoa

[17] Cashlink

 

منبع: فینتک ویکلی

May 3, 2022

ترجمه و ویرایش اختصاصی برای وبلاگ تکنوتجارت

نظرات کاربران