چرا به شتابدهنده‌ بپیوندیم؟

مزایای شتابدهنده برای کسب‌وکار نوپا

شتابدهنده گزینۀ بسیار خوبی برای استارت‌آپ‌های تازه‌تأسیس است تا به‌سرعت رشد کنند، بهترین استراتژی رشد خود را شناسایی کنند و برنامه‌ای منطقی برای دستیابی به آن بچینند. باتوجه به مزایای شتابدهنده، تعداد شتابدهنده‌ها در چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته‌ و در مناطق بزرگ شهری و مملو از استارتاپ‌ها مدام برنامه‌های تازه‌ای اعلام می‌شوند. مزایای شتابدهنده برای کسب‌وکاری نوپا که جهانی ناشناخته پیش روی خود دارد، بر هیچکس پوشیده نیست اما اینجا می‌خواهیم مزایا و معایب پیوستن به شتابدهنده را در کنار هم بررسی کنیم.

 

آیا شرکت در برنامۀ شتابدهی برای همۀ استارت‌آپ‌ها مفید است؟

مزایا و معایب پیوستن به شتابدهنده چیست؟

در گفت‌وگو با بنیان‌گذارانی که در برنامه‌های شتابدهنده شرکت کرده‌اند، دریافتم که گرچه بسیاری آن‌ها را موفقیت‌آمیز می‌دانستند – گاهی حتی آن را معجزه می‌دانستند – برخی اذعان کردند که زمان خوبی را برای پیوستن به شتابدهنده انتخاب نکرده‌اند. برخی دیگر اعلام رضایت کردند اما شک داشتند شتابدهنده‌ای که انتخاب کرده‌اند مناسب استارت‌آپشان بوده باشد. برای بنیان‌گذاران هر استارت‌آپ در مراحل اولیه، بررسی شرایط مشارکت تضمین‌شده و پس از آن انتخاب برنامه‌ها مفید است.

 

شتابدهندۀ سنتی پایه در برنامه‌ای دارد که از میان گروه بزرگ متقاضیان، حدود 10 استارت‌آپ را برای حضور در گروهی از شرکت‌ها با مدت معین انتخاب می‌کند. در ازای سرمایه‌گذاری کوچکی در سهام در مرحلۀ کشت ایده، تیم مدیریت شتابدهنده برنامۀ سریع و هدایت‌کنندۀ خود را اجرا می‌کند و در پایان هر استارت‌آپ به گروه بزرگی از سرمایه‌گذاران بالقوۀ مشتاق، مبلغ سرمایۀ موردنیازش را ارائه می‌کند.

 

زمانی که طیف تکامل استارت‌آپ‌ها را در نظر می‌گیریم متوجه می‌شویم برخی از آن‌ها به اندازۀ کافی بالغ نیستند تا از آنچه شتابدهندۀ سنتی ارائه می‌دهد، بهره‌مند شوند. یعنی تیم، ایده یا تناسب بازارشان به اندازۀ کافی تکامل نیافته‌است که مناسب بررسی بیرونی باشد. سایر استارت‌آپ‌ها ممکن است آ‌ن‌قدر بالغ باشند که به مزایای اولیۀ شتابدهنده نیاز نداشته باشند.

 

بنیان‌گذاران اولیه و کارآفرینان باتجربه احتمالاً بیشترین بهره را از تمام مزایای شتابدهنده خواهند برد. از آنجایی که زمان رسیدن به بازار می‌تواند کلیدی باشد، حتی کارآفرینان سریالی ممکن است به‌دلایلی علاقه به شرکت داشته باشند. اهمیت بلوغ استارت‌آپ و تجربۀ بنیان‌گذار در نمودار زیر خلاصه شده است.

 

مزایای شتابدهنده

 

اولین تصمیم تجاری مهم بنیان‌گذار: شتابدهی؟

شتابدهندۀ استارت‌آپ لزوماً انتخاب خوبی برای هر استارت‌آپی نیست، بنابراین درک مزایا و معایب آن مهم است. تصمیم‌گیری در مورد اینکه مشارکت در یک شتابدهنده برای استارت‌آپ خوب است یا خیر، می‌تواند اولین تصمیم اصلی برای بنیان‌گذاران باشد. ارزیابی دقیق هزینه‌ها و منافع اولیه می‌تواند به آسانی مشخص کند که مشارکت ارزشمند است یا خیر.

 

ویژگی‌های اولیۀ برنامه‌های شتابدهنده

هزینه‌های شتابدهنده: سهام – فرصت

مزایای شتابدهنده: مشاورۀ تخصصی – دسترسی به سرمایه‌گذاران – اعتبارسنجی خارجی

 

هزینه‌های اولیۀ برنامه‌های شتابدهنده

شرکت در یک شتابدهنده، تصمیم تجاری مهمی برای بنیان‌گذاران است. دو هزینۀ اصلی در ارتباط با مشارکت وجود دارد: سهام و فرصت. شتاب‌دهندۀ سنتی در بسیاری نقاط دنیا، 5 تا 10 درصد از سهام استارت‌آپ را در مرحلۀ پیش‌کاشتِ ایده می‌گیرد. سهام اغلب تنها ارزشی است که بنیان‌گذاران برای دریافت همراهی‌های اولیه دارند. اگر کمک‌ها تأثیر مثبت مستقیمی بر ارزش‌ این استارت‌آپ‌های اولیه داشته باشد و ارزش سهام آن‌ها را افزایش دهد، می‌شود گفت استارت‌آپ تجارت ایدئالی انجام داده است و هم بنیان‌گذاران استارت‌آپ هم سرمایه‌گذاران شتابدهنده برنده هستند.

 

بنیان‌گذاران باید هزینه‌های فرصت مرتبط با برنامۀ شتابدهنده را هم در نظر بگیرند. هزینۀ فرصت مربوط به سودی است که استارت‌آپ می‌توانست به‌جای مشارکت در شتابدهنده، با اقدامی جایگزین به دست بیاورد. شتابدهنده‌ها به سرمایه‌گذاریِ زمانی دقیقی نیاز دارند که می‌تواند بر تصمیم برای مشارکت تأثیر زیادی بگذارد. برنامۀ شتابدهنده معمولاً یک دوره 3-6 ماهه است و ممکن است شامل جابجایی موقت همۀ بنیان‌گذاران شرکت‌کننده باشد.

 

شتابدهنده لزوماً انتخاب خوبی برای هر استارت‌آپی نیست

 

هزینه‌های فرصت ممکن است بسیار زیاد باشند زیرا روزهای اولیۀ ایجاد یک استارت‌آپ می‌توانند سرنوشت‌ساز باشند. استارت‌آپ‌هایی که هنوز به مرحلۀ ایجاد درآمد نرسیده‌اند ممکن است انعطاف بیشتری برای مشارکت در یک برنامۀ شتابدهنده داشته باشند، در حالی که استارت‌آپ‌هایی که به مرحلۀ درآمدزایی رسیده‌اند برای مدیریت سایر اولویت‌های عملیاتی خود با کارکنان عموماً کم‌تعدادشان دچار مشکل می‌شوند.

 

مزایای اولیۀ شتابدهنده‌ها

در حالی که ارزش سهام و هزینه‌های فرصت مهم است، مزایای شتابدهنده تصمیم برای مشارکت را آسان می‌کنند. مزایای اولیه را می‌توان در سه حوزه گروه‌بندی کرد: مشاورۀ تخصصی، دسترسی به سرمایه‌گذاران و اعتبارسنجی خارجی.

 

شبکۀ راهنما

احتمالاً مهم‌ترین مزیت یک شتابدهنده، توصیه‌های تخصصی است که بنیان‌گذاران از «شبکۀ راهنما» دریافت می‌کنند. این تیم اغلب حرفه‌ای متشکل از کارآفرینان، استراتژیست‌های بازار و کارشناسان کسب‌وکار است. برخی از شبکه‌های مربی شامل کارآفرینان برجسته‌ای هستند که یونیکورن‌ها و استارت‌آپ‌های معروف را تأسیس کردند. سایر مربیان معمولاً شامل کارآفرینان سریالی، شرکت‌کنندگان مهم استارت‌آپ غیربنیان‌گذار، متخصصان سطح[1]C، سرمایه‌گذاران، اعضای تیم مدیریت شتابدهنده و دانش‌آموختگان هستند.

 

برای بهره‌مندی از شبکۀ راهنما، بنیان‌گذاران باید انتظاراتشان از مربیان منطقی باشد. مربیان، تیم مجربی نیستند که استراتژی، تیم و بازار استارت‌آپ را تشریح و آزمایش کنند. برعکس، آن‌ها منبعی عالی برای مشاورۀ مبتنی‌بر تجربه هستند که در دسترس بنیان‌گذاران قرار دارند.

 

این مربیان معمولاً دستمزد دریافت نمی‌کنند. علاقۀ اصلی آن‌ها به اشتراک گذاشتن تجاربشان است. استارت‌آپ‌ها باید آمادگی کافی برای استفاده از شبکه‌های راهنما داشته باشند.

 

بدون آینده‌نگری و آمادگی کافی، استخراج مهم‌ترین مزایای موجود از آن شبکه غیرممکن خواهد بود. برخی از مربیان ممکن است مدیران کلیدی سطح C باشند که بنیان‌گذاران خارج از شتابدهنده به آن‌ها دسترسی ندارند. تلاش بنیان‌گذاران برای ارتباط بهتر با منابع سود بیشتری خواهد داشت.

 

توجه داشته باشید که آموزش کارآفرینی لزوماً دلیل مناسبی برای واگذاری سهام نیست. منابع زیادی برای این نوع آموزش وجود دارد.

 

برای استفادۀ بهینه از شبکۀ راهنما، بنیان‌گذاران استارت‌آپ باید پیشینۀ هر مربی، از جمله دانش و تجربۀ آن‌ها در زمینۀ تأمین مالی، بازاریابی، طراحی، حسابداری و اموال فکری را بررسی کنند.

 

هنگامی که بنیان‌گذاران استارت‌آپ چشم‌انداز سوابق مربی را درک کردند، می‌توانند اطلاعات دقیقی را که برای حمایت از ایدۀ محصول، تیم، تناسب محصول / بازار و برنامۀ مالی استارت‌آپ خود نیاز دارند، جستجو کنند و ارتباط کارآمدی داشته باشند، با احترام به اینکه وقت مربی ارزشمند است. گاهی اوقات، بنیان‌گذاران راهنمایی‌های ظاهراً متناقضی از مربیان مختلف دریافت می‌کنند و باید خودشان تصمیم بگیرند که به کدام اطلاعات توجه کنند.

 

جذب سرمایه

جذب سرمایه دومین مزیت اصلی مشارکت در یک شتابدهنده است که منجر به دسترسی به سرمایه‌گذاران ازجمله برای نهایی کردن پروندۀ تجاری و آماده‌سازی استارت‌آپ می‌شود. شتابدهنده‌ها معمولاً دارای سرمایه‌گذارهای فرشته[2] و سرمایه‌گذاران خطرپذیری هستند که در برنامه‌هایشان و در تأمین مالی اولیۀ گروه‌ها، فعالیت‌های مربیگری و روز دمو و ارائۀ نهایی پیشنهاد سرمایه‌گذار استارت‌آپ شرکت می‌کنند.

 

در نتیجه با مشارکت آ‌ن‌ها در شتابدهنده‌ها، استارت‌آپ‌ها ارائۀ مفصلی برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند که برای هر بنیان‌گذار که فعالیت‌های تأمین مالی خود را انجام داده‌ است، سود بسیار زیادی دارد. برای به دست آوردن بیشترین سود از جذب سرمایه، بنیان‌گذاران باید درک روشنی از امور مالی خود، میزان بودجۀ موردنظر و برنامه‌ای روشن برای استفاده از آن براساس پیش‌بینی‌های معقول آینده برای درآمد و هزینه داشته باشند.

 

توجه داشته باشید که جمع‌آوری سرمایه همیشه هدف مطلوبی نیست؛ زیرا برخی از بنیان‌گذاران ممکن است برای راه‌اندازی استارت‌آپشان، از منابع مالی شخصی و درآمدهای عملیاتی یا وام‌های کم‌بهره استفاده کنند. به این ترتیب، بنیان‌گذاران می‌توانند ارزش خود را در تجارت افزایش دهند، بدون اینکه از سهام اولیۀ ارزشمند خود چشم‌پوشی کنند. اما برای آن دسته از استارت‌آپ‌هایی که دنبال سرمایه برای تأمین مالی تلاش‌های خود و به حدأقل رساندن زمان بسیار مهم خود برای ورود به بازار هستند، مسیر شتابدهنده برای جذب سرمایه می‌تواند حیاتی باشد.

 

برای بسیاری از بنیان‌گذاران جذب خریدار سهام در مرحلۀ کاشت ایده، محرک تلاش مستمر برای استارت‌آپشان است.

 

اعتبارسنجی خارجی

سومین مزیت شتابدهنده اعتبارسنجی خارجی است. با توجه به تقاضای روبه‌رشد برای شتابدهنده‌ها، پذیرش می‌تواند بسیار رقابتی باشد و ورود به آن به سختی ورود دانش‌آموز دبیرستانی به دانشگاه‌های تراز اول. پذیرش در برنامۀ شتابدهنده، خصوصاً اگر رقابت برای کسب این شتابدهنده بالا باشد، می‌تواند احترام قابل‌توجهی را به ارمغان بیاورد.

 

اغلب وجود این شتابدهنده‌ها در رزومۀ یک استارت‌آپ به‌مثابۀ «نشان افتخار» است و به آن‌ها کمک می‌کند توجه سرمایه‌گذاران را به خود جلب کنند و امکان جذب برترین‌های این صنعت بالا می‌برد.

 

همراه با اعتبار مرتبط با پذیرش استارت‌آپ خود در شتابدهنده، برای بسیاری از بنیان‌گذاران جذب خریدار سهام در مرحلۀ کاشت ایده، (معمولاً فقط 15000 تا 40000 دلار برای 5-10 درصد سهام)، محرک تلاش مستمر برای استارت‌آپشان است. گرچه این منبع تأمین مالی در ابتدای کار برای استارت‌آپ‌ها مفید است اما معمولاً برای تأمین مالی بیشتر فعالیت‌های استارت‌آپ کافی نیست. این تأمین مالی را می‌توان گواهی بر استحکام استراتژی و تیم استارت‌آپ و نقطه‌عطفی برای تعهد بنیان‌گذاران به تلاش دانست.

 

مزایای ثانویۀ شتابدهنده‌ها

استارت‌آپ‌ها ممکن است از یک یا چند مورد از این مزایای اولیه و همچنین مزایای ثانویه مانند دسترسی به مربیان و سرمایه‌گذاران سطح C، مشارکت با سایر بنیان‌گذاران استارت‌آپ در جامعۀ شتابدهنده و دسترسی به برخی دانشگاهیان برخوردار شوند.

 

برخی از استارت‌آپ‌ها ممکن است به دلایل مختلف در چندین برنامۀ شتابدهنده شرکت کنند. مثلاً اولین دلیل مشارکت آن‌ها ممکن است کاهش زمان ورود به بازار با دریافت مشاورۀ تخصصی از مدیران سطح C باشد که به آسانی با ابزارهای دیگر قابل دسترسی نیستند. بعداً، پس از تکمیل تلاش اولیه برای توسعۀ کمینۀ محصولات پذیرفتنی خود، ممکن است تصمیم بگیرند که برای تحکیم برنامۀ مالی خود، اصلاح درخواست سرمایه و ملاقات با سرمایه‌گذاران مهم شرکت کنند. البته استارت‌آپ‌هایی که در برنامه‌های متعدد شرکت می‌کنند باید مطمئن باشند که چنین طرحی ضروری است، زیرا هر بار باید بخشی از سهام را پرداخت کنند.

 

انتخاب شتابدهنده

برای استارت‌آپ‌هایی که تصمیم به شرکت در شتابدهنده می‌گیرند، گزینه‌های زیاد و متنوعی وجود دارد. هنگامی که بنیان‌گذاران اولویت‌بندی کنند، بهتر می‌توانند از مزایای شتابدهنده بهره ببرند. بیشتر شتابدهنده‌های جدید در مناطق بزرگ شهری قرار دارند که در آن استارت‌آپ‌های جدید زیادی ظاهر شده‌اند. برای ارائۀ خدمات بهتر به انواع بسیار متفاوت استارت‌آپ‌هایی که دنبال شتابدهی هستند، اکنون انواع مختلفی از شتابدهنده‌ها با موضوع تمرکز اصلی وجود دارد که یا با بازارهای عمودی یا با فناوری‌های افقی هماهنگ است.

 

برای بنیان‌گذاران مهم است که مزایا و معایب هر نوع شتابدهنده را در نظر بگیرند تا بتوانند بهترین تجربۀ ممکن را برای استارت‌آپ خود به دست آورند. در حالی که به نظر می‌رسد شتابدهنده‌های جدید با سرعت بالایی ظاهر می‌شوند، مراجعه به وب‌سایت‌هایی که پایگاه داده‌ای از شتابدهنده‌ها را نگهداری می‌کنند مفید است. برای مثال، Seed-DB مبتنی بر CrunchBase API است و اطلاعات به‌روز و لحظه‌ای در مورد شرکت‌ها، خروجی‌ها، بودجه و فعالیت‌های آن‌ها ارائه می‌دهد. وب‌سایت دیگری که منطقۀ تمرکز شتابدهنده‌ها را تحلیل می‌کند، Global Accelerator Network است.

 

شتابدهنده‌های عمودی

شتابدهنده‌های عمودی[3] برای استارت‌آپ‌هایی مفیدند که صنعت، تجارت یا مشتریان خاصی را مدنظر دارند. در جایگاه «عمودی»، شرکت‌های متنوعی محصولات و خدمات مشابهی را به یک گروه عرضه می‌کنند. وظیفۀ شتابدهنده‌های عمودی، استفاده از نقاط قوت منحصربه‌فرد جامعۀ سرمایه‌گذاران منطقه‌ای در آن بازار خاص و ایجاد یک شبکۀ راهنما حول آن انتخاب است. رایج‌ترین شتابدهنده‌های عمودی، شامل فناوری مالی[4]، فناوری بهداشت و آموزش[5]، انرژی، رسانه، املاک و مستغلات و مد هستند. همچنین شتابدهنده‌ها در بازارهای عمودی متنوعی از جمله مهمان‌یاری[6]، خیریه‌ها، فیلم و غذا وجود دارند.

 

تِک‌استارز[7] یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های شتابدهنده است و احتمالاً بیشترین موقعیت‌های شتابدهندگی را دارد. آن‌ها با بسیاری از سازمان‌ها برای ارائۀ برنامه‌های متنوع عمودی فعالیت می‌کنند، از جمله:

  • شتابدهنده بارکلیز[8] (از سال 2013)، واقع در لندن، نیویورک و تل‌آویو؛
  • شتابدهنده دیزنی[9] (از سال 2014)، متمرکز بر رسانه و سرگرمی، واقع در لس‌آنجلس؛
  • شتابدهنده کاپلان[10] (از سال 2014)، متمرکز بر فناوری آموزش[11]، واقع در نیویورک؛
  • شتابدهنده اسپرینت[12] (از سال 2015)، متمرکز بر محصولات سلامت همراه، واقع در کانزاس‌سیتی؛
  • شتابدهندۀ هدف[13] (شروع در سال 2016)، متمرکز بر فناوری خرده‌فروشی، واقع در مینیاپولیس.

 

این شتابدهنده‌ها اکوسیستم عمودی کاملی، با یک شبکۀ راهنمای قوی تخصصی و یک جامعۀ سرمایه‌گذار بسیار مشتاق ایجاد می‌کنند. برای استارت‌آپی که قصد دارد محصولی تبلیغ کند و یکی از این بازارهای عمودی را درنظر دارد استفاده از این شتابدهنده‌ها کاملاً عقلانی است.

 

شتابدهنده‌های افقی

برای آن دسته از استارت‌آپ‌هایی که محصول یا فناوری خاصی را هدف قرار می‌دهند که در بیش از یک بازار مشتری دارد، شتاب‌دهنده‌های افقی راه‌حلی عالی هستند. شتاب‌دهنده‌های «افقی» بر استارت‌آپ‌هایی متمرکز هستند که محصول یا خدماتی را در بازارهای مختلف برای مشتریان مشابهی ارائه می‌دهند.

 

مثلاً اینترنت اشیا[15]ی متصل، نرم‌افزار سازمانی[16]، نرم‌افزار به‌عنوان سیستم و فضای ابری[17]. شتابدهندۀ افقی شبیه به شتابدهنده‌های عمودی برای بهینه‌سازی نقاط‌قوت منحصر‌به‌فرد جامعۀ سرمایه‌گذاران که به آن نوع خاص از محصول/فناوری علاقه دارند و برای ایجاد یک شبکۀ راهنما با تجربۀ مرتبط کاربرد دارد.

 

شتابدهنده‌هایی وجود دارند که بر محصولات اینترنت اشیا (IoT) متمرکز شده‌اند. این شتابدهنده‌ها شامل موارد زیرند:

  • دو برنامۀ مبتنی بر Techstars در نیویورک، یکی در R/GA برای دستگاه‌های متصل و دیگری با PwC در سال 2016 راه‌اندازی می‌شود؛
  • شتابدهندۀ Seamless در گرند رپیدز[18]، MI، که با برخی از شرکت‌های محلی در سطح سازمانی همکاری می‌کند؛
  • آلفالب[19] شتابدهنده برای سخت‌افزار و دستگاه‌های فیزیکی، واقع در پیتسبورگ از سال 2008.

اهمیت موقعیت مکانی شتابدهنده

در شرایطی استارت‌آپ ممکن است شتابدهنده‌ها را بر اساس موقعیت مکانی انتخاب کند. اولاً، بنیان‌گذاران به دلیل تعهدات محلی خود نسبت به عملیات راه‌اندازی محلی یا سایر مسئولیت‌ها، نمی‌توانند در طول دوره جابه‌جا شوند.

 

دلیل دوم برای انتخاب یک شتابدهنده در یک موقعیت مکانی خاص این است که آن موقعیت مکانی جایی است که تعداد قابل‌توجهی از مشتریان استارت‌آپ در آن قرار دارند. اگر شتابدهنده در منطقه‌ای غنی از انواع مشتریان هدف استارت‌آپ واقع شود، اکوسیستم بهتر عمل می‌کند، زیرا مضامین عمودی اساساً در جامعه و شبکه‌های مربی آنجا تعبیه شده است. همچنین، در چنین موقعیت‌هایی، سرمایه‌گذاران زیادی وجوهی مشخصاً برای چنین بازارهایی اختصاص داده‌اند.

 

مثلاً، ClassPass یک استارت‌آپ است که برنامۀ عضویت در چند موقعیت مکانی را برای کلاس‌های تناسب اندام ارائه می‌دهد. آن‌ها برای شرکت در برنامۀ شتابدهنده Techstars NYC در سال 2012 مناسب بودند. از آنجایی که برنامه‌های تناسب اندام در شهر نیویورک بسیار متنوع‌اند، شناخت ارزش استارت‌آپ بسیار آسان بود. این احتمال وجود دارد که اکوسیستم نیویورک شتابدهنده به موفقیت اولیۀ استارت‌آپ کمک کرده باشد. از سوی دیگر، یک استارت‌آپ با یک محصول بازی ممکن است در شتابدهندۀ نیویورک موفق نباشد، زیرا بازار بازی‌ها و رسانه‌های تعاملی در درجۀ اول در ساحل غربی وجود دارند.

 

سایر عوامل

دلایل زیادی برای انتخاب یکی از برنامه‌های شتابدهنده وجود دارد. مثلاً برخی از برنامه‌های شتابدهنده بر استارت‌آپ‌های تحت رهبری زنان متمرکز هستند، اولین برنامه‌ای که با چنین سیاقی ساخته شد، Springboard Accelerator است که مأموریت آن «توسعه و حمایت از زنان کارآفرین با استعداد در سراسر جهان» است. همچنین MergeLane یک شتابدهندۀ بولدر[20] است که به شرکت‌های زنانه اختصاص داده شده ‌است. آن‌ها برنامۀ خود را طوری تغییر داده‌اند که برای مادران دارای مسئولیت‌های خانوادگی جذاب‌تر باشد.

 

اکثر بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌های تازه‌تأسیس موافق‌اند که برنامه‌های شتابدهنده راهی عالی برای تسریع رشد استارت‌آپ‌ آن‌ها است. استارت‌آپ‌های بالغ و بنیان‌گذاران باتجربه اغلب سود می‌برند، اما در شرایط خاص، حتی کارآفرینان سریالی نیز می‌توانند شبکه‌شان را تقویت کنند و زمان ورود به بازار را کاهش دهند. بنیان‌گذاران باید به دقت گزینه‌های برنامۀ شتابدهنده را که برای آن‌ها در دسترس است با توجه به مزایای اولیه‌ای که از آن‌ها می‌خواهند ارزیابی کنند.

 

پانویس

[1] سطح اجرایی

[2] angel investors

[3] Vertical accelerators

[4] fintech

[5] edtech

[6] hospitality

[7] Techstars

[8] Barclays Accelerator

[9] Disney Accelerator

[10] Kaplan Accelerator

[11] education technology

[12] Sprint Accelerato

[13] Target Accelerator

[14] Horizontal Accelerators

[15] IoT

[16] enterprise software

[17] cloud

[18] Grand Rapids

[19] AlphaLab

[20] Boulder accelerator

 

منبع: تک‌کرانچ

مؤلف: فرانک والیز

November 20, 2015

ترجمه و ویرایش اختصاصی برای وبلاگ تکنوتجارت

نظرات کاربران